برآشفتگی چیست و چه هنگامی روی می دهد؟
![برآشفتگی](http://afsanehmohamadsalehi.ir/wp-content/uploads/2019/06/1-7.jpg)
احساس برآشفتگی هنگامی رخ می دهد که کسی به شما بدی کرده یا به شما آسیب رسانده یا شما را مجازات کرده است. شما با برآشفتگی می خواهید در مقابل این شخص بایستید تا او را متوقف کنید و او از انجام دوباره آن کارها باز دارید.
دلایل و عوامل:
![برآشفتگی](http://afsanehmohamadsalehi.ir/wp-content/uploads/2019/06/2-8.jpg)
هنگامی که فکر می کنید شخصی کار بدی در مورد شما انجام داده است، احساس برآشفتگی می کنید. به عنوان مثال، هنگامی که کسی شایعاتی در مورد شما منتشر می کند، کسی عمدا شما را در مترو هل می دهد، یا کسی با یک لحن تحقیر آمیز با شما صحبت می کند، احساس برآشفتگی می کنید. واضح است که کلمه “بد” در این جمله ها می تواند به معنی های متعددی داشته باشد، به ترتیب آسیب رساندن به شهرت و اعتبار شما، آسیب رساندن فیزیکی به شما و یا توهین به دانش شما که همگی موجب برآشفتگی شما می شوند.
سرزنش، نشانه همیشگی برآشفتگی:
![برآشفتگی](http://afsanehmohamadsalehi.ir/wp-content/uploads/2019/06/3-8.jpg)
در برآشفتگی یک عامل همیشه وجود دارد: شما یک فرد را به خاطر آنچه که رخ داده است سرزنش می کنید. در بیشتر موارد، این سرزنش به این دلیل است که او عمدا قصد داشته به شما آسیب برساند، توهین کند یا صدمه بزند.
![برآشفتگی](http://afsanehmohamadsalehi.ir/wp-content/uploads/2019/06/5-9.jpg)
با این حال، در بعضی موارد شما همچنین حتی اگر اقدام بد آن شخص عمدی هم نباشد ممکن است احساس برآشفتگی کنید: شما ممکن است وقتی که کسی به طور غیر عمد با اتومبیل خود، به اتومبیل شما برخورد کرد هم احساس برآشفتگی کنید. در این صورت شما احساس می کنید که او باید به نحوی سرزنش شود، هر چند که عمل او عمدی نبوده است. چون عمل او از روی دست و پا چلفتگی، بی کفایتی، جهل و یا در مورد برخورد اتومبیل، بی توجهی بوده است. تنها هنگامی که شما بدانید عمل به طور کامل خارج از تقصیر او بوده است، مثلا اگر ترمز اتومبیل او به طور ناگهانی خراب شود، احساس برآشفتگی نخواهید داشت.
![برآشفتگی](http://afsanehmohamadsalehi.ir/wp-content/uploads/2019/06/6-7.jpg)
همه موارد آسیب لزوما بد نیستند: دندانپزشک ممکن است به شما آسیب برساند، اما اگر اعتقاد داشته باشید که اقدامات او در طولانی مدت به نفع شماست، شما احساس برآشفتگی نخواهید کرد. از سوی دیگر، یک کودک ممکن است قادر به درک این نباشد و از دست دندانپزشک احساس برآشفتگی کند.
مجازات و انتقام:
![برآشفتگی](http://afsanehmohamadsalehi.ir/wp-content/uploads/2019/06/7-5.jpg)
افرادی که برآشفتگی دارند، تمایل دارند شخص مقابل را مجازات کنند یا از او انتقام بگیرند. در مواردی که سطح فیزیکی عامل برآشفتگی بالاتر است، مردم تمایل دارند که به فرد مقابل آسیب فیزیکی بزنند یا به او توهین کنند. اغلب مواقع این انتقام ممکن است به عنوان یک پاسخ اولیه یا یک زهر چشم به نظر برسد، اما هنوز هم در دنیای امروزی دلایل متعددی در ارتباط با انجام این واکنش وجود دارد.
![برآشفتگی](http://afsanehmohamadsalehi.ir/wp-content/uploads/2019/06/8-6.jpg)
اول برای پیش گیری از اینکه شما تبدیل به یک هدف آسان شوید، دیگران باید حد و مرزهای شما را بدانند و به آنها احترام بگذارند. در برخی موارد ممکن است واکنش به صورت فیزیکی انجام شود، اما به صورت شفاهی نیز می تواند به همان خوبی و درستی جواب دهد. اگر شما متوجه شوید که یک همکار پشت سرتان از شما عیب جویی یا انتقاد کرده است، ممکن است که برآشفتگی خود را با دادن یک هشدار سختگیرانه و جدی، نشان داده و پاسخ او را بدهید.
![برآشفتگی](http://afsanehmohamadsalehi.ir/wp-content/uploads/2019/06/9-8.jpg)
دوم این که مجازات ممکن است یک عملکرد اجتماعی داشته باشد. اکثر مردم به طور کلی در مورد این که کدام نوع رفتار قابل قبول است و کدام رفتار قابل قبول نیست، توافق نظر دارند. اگر کسی مجازات شود، ممکن است اجرای این مجازات او را از انجام دوباره این کار چه در مورد شما چه اشخاص دیگر باز دارد. حتی اگر شما تمایل به دیدن دوباره این فرد نداشته باشید، ممکن است به خاطر دیگران برای مجازات او اقدام کنید. گاهی اوقات این مجازات “مجازات نوع دوستانه” نامیده می شود.
مقایسه با احساسات دیگر
برآشفتگی و سرخوردگی
برآشفتگی و سرخوردگی هر دو می توانند زمانی رخ دهند که مانعی در راه دستیابی به اهداف شما قرار گیرد. به عنوان مثال، اگر شما در حال تلاش برای قرار دادن یک کودک در رختخواب هستید، اما او امتناع می کند و یک جنجال بزرگ برپا می کند، شما ممکن است که هم احساس برآشفتگی و هم سرخوردگی کنید. در این وضعیت، احساس سرخوردگی فرا خوانده می شود، زیرا هدف شما محقق نمی شود (پایان دادن به تشریفات خواب کودک) و برآشفتگی پدید می آید، زیرا شما به خاطر آن یک فرد را سرزنش می کنید (کودک به خاطر اوقات تلخی کردن).
![برآشفتگی](http://afsanehmohamadsalehi.ir/wp-content/uploads/2019/06/12-9.jpg)
با این حال، موقعیت های متعددی وجود دارد که در آن فردی به خاطر چیزی بدی که اتفاق می افتد، سرزنش می شود، بدون اینکه مانع از رسیدن شما به هدف تان شود. مثل هنگامی که کسی به شما توهین کند یا شما را ضرب و شتم کند. به طور مشابه، موقعیت هایی وجود دارد که در آن چیزی مانع رسیدن به یک هدف شده است، اما کسی سرزنش نمی شود: مثلا زمانی که شما نمی توانید همکاران خود را متقاعد کنید که یکی از ایده های شما را بپذیرید. گاهی اوقات سرخوردگی مردم به صورت غیرمنطقی به برآشفتگی تبدیل می شود، مثل هنگامی که آنها به خاطر ناتوانی در دستیابی به یک هدف، اشیاء را سرزنش و مجازات می کنند، مانند زمانی که یک برنامه کامپیوتر خوب کار نمی کند، شخص با آشفتگی به مانیتور ضربه می زند.
برآشفتگی و دلخوری
برآشفتگی و دلخوری هر دو می توانند با هم در هنگامی اتفاق بیفتند که کسی کاری را که شما نمی خواهید، انجام می دهد. با این حال، در حالی که دلخوری واکنشی نسبت به یک اقدام است که علیه خواسته های فعلی شماست، تنها زمانی ممکن است برآشفته شوید که فکر می کنید انگیزه بدی در پشت آن اقدام وجود دارد. به عنوان مثال، وقتی دانش آموزان در کلاس صحبت می کنند، ممکن است معلم فقط می تواند دلخور شود. اما اگر او معتقد باشد که دانش آموزان به طور هدفمند تلاش می کنند تا او را تضعیف کنند، برآشفتگی پدیدار می شود. اگر مردم چیزی مزاحم آنها شود و آنها را مضطرب کند، حتی اگر آن را به عنوان چیز مثبتی ببینند، ممکن است برآشفته شوند.
![برآشفتگی](http://afsanehmohamadsalehi.ir/wp-content/uploads/2019/06/13-6.jpg)
به عنوان مثال وقتی که پسری در داخل خانه ویولن تمرین می کند، مادرش حتی اگر از تلاش های او برای یادگیری حمایت کند، ممکن است دچار دلخوری شود اما برآشفته نیست. هنگامی او ممکن است برآشفته شود که نواختن پسرش را به عنوان چیز بدی ببیند. مثل هنگامی که به خاطر این که از تکالیف مدرسه اش باز می ماند، او را از نواختن منع کرده باشد. این نشان می دهد که برآشفتگی دارای یک بعد اخلاقی خاص است که دلخوری آن را ندارد. در برآشفتگی شما احساس می کنید که شخص مقابل نباید این کارها را انجام دهد، زیرا آنها بد هستند. در دلخوری، به سادگی احساس می کنید که شخص مقابل به خاطر این که این کار شما را ناراحت می کند، نباید این کار را انجام دهد.
برآشفتگی و خشم
هر دو برآشفتگی و خشم شامل یک بعد اخلاقی هستند؛ کسی کار بدی را انجام داده است. تفاوت این است که در برآشفتگی ، اقدام شخصی است (شما به من بد کرده اید)، در حالی که خشم در احساس عمومی تر چیز بدی است؛ مانند جامعه. اغلب خشم درمورد نقض یک قانون اجتماعی یا آسیب رساندن به استانداردها است (مثلا شما نباید سرقت کنید). به عنوان مثال، اگر شما یک داستان در مورد یک مدیر که پول زیادی را از شرکت خود به سرقت برده بود، شما ممکن است خشم را تجربه کنید، اما برآشفتگی نداشته باشید، زیرا هیچ ارتباطی با شما ندارد. از سوی دیگر، اگر کسی با بی توجهی خودروی خود را به خودروی شما بکوبد، ممکن است برآشفته شوید، اما احتمالا احساس خشم نخواهید داشت، زیرا هیچ قانون اجتماعی نقض نشده است.
برآشفتگی و نفرت
هنگامی که از فردی نفرت دارید، احتمال دارد که از دست او برآشفته شوید. با این حال، بر عکس آن اغلب درست نیست. به عنوان مثال، پدر می تواند از فرزندان خود برآشفته شود، اما این به این معنا نیست که او از آنها نفرت دارد. یک تفاوت مهم این است که برآشفتگی ارزیابی عمل کسی است (او کار بدی انجام داده است)، در حالی که نفرت کل فرد را ارزیابی می کند (او بد است). این بدان معنی نیز هست که برآشفتگی معمولا موقتی است. اگر فرد عذرخواهی کرده یا رفتار خود را عوض کرده باشد، دیگر نیازی به برآشفته بودن تان نیست. از سوی دیگر، نفرت، پایدارتر خواهد بود. اگر از فردی نفرت دارید، باور شما این است که بهبود یافتنی نیست، بنابراین احتمالا طولانی مدت خواهد بود.
برآشفتگی و تحقیر
تجربه کردن و واکنش نشان دادن به این دو احساس بسیار متمایز هستند: تحقیر باعث می شود که فرد عقب نشینی کند یا تسلیم شود، در حالی که برآشفتگی باعث ستیزه جویی فرد می شود. با این حال، شرایطی که هر دو احساس را ایجاد می کنند، ممکن است که شبیه به هم باشند: یک شخص شما را عمدا گول می زند یا ارزش شما را پایین می آورد. تعیین کننده اصلی که سبب می شود کسی احساس (در درجه اول) برآشفتگی یا تحقیر داشته باشد، میزان قدرت یا کنترلی است که او احساس می کند نسبت به آن شخص یا وضعیت دارد.
![برآشفتگی](http://afsanehmohamadsalehi.ir/wp-content/uploads/2019/06/20-1.jpg)
برای روشن تر شدن موضوع، یک مثال ساده بیان می کنیم: آدام به طور عمومی نظرات بیهوده ای در باره بیل می نویسد. اگر بیل احساس کند که در موقعیت بالاتری نسبت به آدام قرار دارد، احتمال بیشتری وجود دارد که برآشفته شده و انتقاد کند. اما اگر او خود را در وضعیتی پایین تر از آدام احساس کند، احتمال بیشتری دارد که احساس تحقیر کرده و اعتراض و مخالفت های خود را فرو برد.
برآشفتگی و غمگینی
اگرچه بین این دو احساس غالبا گیج نمی شویم، اما مقایسه آنها کاری متفکرانه است. در سطوح عمومی تر، این دو احساس ارزیابی چیزهای بدی هستند که اتفاق افتاده اند. اگر ماشین شما به سرقت رفته باشد، احتمالا هر دو غمگینی (در مورد خودرو) و برآشفتگی (در مورد دزد) وجود دارد. با این حال، اگر کسی به شما توهین کند، احتمالا فقط آشفته شده و اگر پدربزرگ خود را از دست بدهید، احتمالا خیلی غمگین می شوید. مهمترین تفاوت بین احساسات این است که برآشفتگی از روی دادن اتفاق های بدی شروع می شود که شما در آن اتفاقات می توانید کسی را سرزنش کنید، در حالی که غمگینی و اندوه توسط اتفاق های بدی بوجود می آیند که در نتیجه پیش آمد یا بد شانسی رخ می دهند.