احساس اضطراب چه هنگامی رخ می دهد؟
احساس اضطراب هنگامی به شما دست می دهد که در مورد چیزهای بدی که ممکن است برای تان اتفاق بیفتد فکر می کنید. در هنگام احساس اضطراب شما در حال آماده باش هستید، زیرا نمی دانید تهدید چیست.
![اضطراب](http://afsanehmohamadsalehi.ir/wp-content/uploads/2019/05/bigstock-business-people-finances-cr-97670480.jpg)
وقتی شما در حال اضطراب هستید، احساس تهدید شدن می کنید، اما هنوز در مورد این که تهدید چه چیزی است یا چگونه رخ می دهد مطمئن نیستید. به عنوان مثال، زمانی که شما از اینکه به یک بیماری دچار شوید دچار نگرانی می شوید، اضطراب دارید، هنگامی که وارد یک مکان نا آشنا می شوید، احساس اضطراب می کنید و به نظر می رسد “مور مور” می شوید یا زمانی که احساس بدی در مورد آینده مالی خود دارید اضطراب دارید. اضطراب تهدید ناشناخته یا انتزاعی است.
![اضطراب](http://afsanehmohamadsalehi.ir/wp-content/uploads/2019/05/shutterstock_153164369.0.0.jpg)
به صورت کامل، توضیحی وجود دارد که چرا این احساس در کنار ترسی وجود دارد که یک واکنش به یک تهدید مشخص است. ترس، از تمایل به فرار کردن می آید، اما در اضطراب شما نمی دانید که تهدید چه چیزی یا چه جایی است، پس به کجا می خواهید فرار کنید؟ در حالت اضطراب شما حتی ممکن است به سمت تهدید فرار کنید. در عوض، اضطراب به شما انگیزه ای می بخشد که با حواس خود، محیط را به طور کامل برای سرنخ هایی در مورد تهدید، باز کنید.
نقش ناخودآگاه
![اضطراب](http://afsanehmohamadsalehi.ir/wp-content/uploads/2019/05/ea12e1323253219963f35130d117c4ef.jpg)
مغزهای ما به طور ناخودآگاه در حال پردازش اطلاعات زیادی هستند که بیشتر آنها به قسمت خودآگاه وارد نمی شوند. با این حال، زمانی که مغز تشخیص می دهد که چیزی “خاموش” است، می تواند باعث ایجاد اضطراب شود. به عنوان مثال، حیواناتی که در معرض شکار هستند، تشخیص می دهند هنگامی که پرندگان در محیط اطراف شان ناگهان ساکت می شوند به این معنی است که شکارچی در حال نزدیک شدن است و دچار اضطراب می شوند. با این حال، تا زمانی که اطلاعات بیشتری نداشته باشند نمی دانند که آیا این تهدید درست است؟ و اگر چنین باشد، تهدید از کجا آمده است و جایی برای فرار کردن وجود ندارد.
![اضطراب](http://afsanehmohamadsalehi.ir/wp-content/uploads/2019/05/Miedos-nocturnos.jpg)
به همین ترتیب، سربازانی که به ناحیه ای ناآشنا می روند، ممکن است احساس کنند که همه چیز مشکوک است. این احساس بر اساس تجارب قبلی شان است. تجربه “احساس” این که یک جای کار درست نیست؛ اما نمی دانند که این اطلاعات از کجا می آید و این امر گاهی اوقات می تواند به اضطراب کیفیت جادویی یا خرافاتی دهد. اکثر افراد حداقل در دوران کودکی تجربه اضطراب از تاریکی را داشته اند، زمانی که در تاریکی تصاویری از چیزهای وحشتناک و جادویی می دیدیم که واقعا در آنجا وجود نداشت. علت نامشخص این احساس نیز یکی از مشکلات افرادی است که اغلب اوقات یا بیش از حد آن را تجربه می کنند. از آنجایی که مانند ترس علت مشخصی ندارد، بهبود آن می تواند دشوارتر شود.
مقایسه با احساسات دیگر
اضطراب و بی اعتمادی
بی اعتمادی می تواند به عنوان یک نوع اضطراب در نظر گرفته شود که به طور خاص در مورد انگیزه و اعتماد دیگر فرد مورد استفاده قرار می گیرد. بنای هر دو احساس، اغلب بر اساس اطلاعات واقعی و روشن نیست، بلکه بر روی احساس وقوع امری در آینده است. اکثر مردم آموخته اند که نشانه های خاصی را به عنوان شواهد ممکن تفسیر کنند که ممکن است در مورد یک وضعیت (منجر به اضطراب) یا در مورد یک فرد (منجر به بی اعتمادی) یک جای کار لنگ باشد.
اضطراب و ترس
کلمات ترس و اضطراب اغلب در گفتگوی روزانه به جای یکدیگر استفاده می شوند. هر دوی این احساسات با رویدادهای نامشخص در آینده سروکار دارند و در تجربه کردن هر دوی آنها شخص در شرایط آمادگی برای مقابله با تهدید به سر می برد. با این حال در روانشناسی احساسی، به توجه داشتن به تفاوت بین این دو زیاد تأکید شده است.
مهمترین تفاوت آنها این است که در حال پاسخ دادن به چه نوع تهدیدی هستند. ترس ناشی از تهدیدات واقعی، فوری و معمولا ناگهانی است (مانند یک ماشین که با سرعت در حال نزدیک شدن است). در این حالت بدن روش واضحی برای واکنش دارد: دوری کردن از تهدید. در حالی که اضطراب ناشی از عدم اطمینان بالقوه، تهدیدهای ناشناس (مانند احتمال مبتلا شدن به یک بیماری خیلی بد) ایجاد می شود. در این حالت یک تهدید مشخص وجود ندارد، بنابراین هیچ چیز برای دوری جستن وجود ندارد. در عوض، افراد در این حالت بسیار هوشیار شده و محیط اطراف را برای دریافت اطلاعات بیشتر می پویند. به خاطر این که این دو تفاوت برای بقاء حیاتی هستند، هر دو نوع پاسخ به این تهدیدها، راه های متفاوتی را در مغز طی می کنند.
اضطراب و نگرانی
این دو احساس هر دو پاسخ عاطفی به موقعیت هایی با یک نتیجه نامشخص هستند. در عین حال برای مقایسه، اولی یک علت نامشخص نیز دارد، در حالی که نگرانی پاسخ به نشانه واقعی است. به عنوان مثال، کسانی که به تازگی صاحب فرزند شده اند ممکن است یک اضطراب عمومی داشته باشند مبنی بر این که ممکن است اتفاق بدی برای فرزندشان بیفتد. در مقابل اگر آنها نگران باشند، به خاطر این است که نشانه ای مانند بثورات، سرفه تکراری یا عدم اشتها در کودک می بینند که آنها را به عنوان اتفاق بالقوه بدی که بعدا به بیماری تبدیل شود تفسیر می کنند.
اضطراب و ناامنی
این دو احساس هر دو ترسیدن از تهدیدهای غیر واقعی هستند. برای هر دو احساس، دشوار است که یک علت مستقیم را مشخص کنند. تفاوت بین احساسات در نوع تهدیدی است که به آن پاسخ می دهند. در مورد اضطراب، تهدید وجودی و شخصی است: تهدید سلامت جسمی و ذهنی یک فرد. اما ناامنی یک ضعف شخصیتی نیست و بیش از آنکه یک معضل روانشناختی محسوب شود، یک تهدید اجتماعی است: مردم نمی توانند آینده را پیش بینی کنند ولی در نهایت هر چه را که اتفاق می افتد می پذیرند. ازنظر دیگران مناسب نیست ولی در نهایت پذیرفته می شود.