شک چیست و چه هنگامی رخ می دهد؟
احساس شک و تردید هنگامی روی می دهد که شما باید کاری را انجام دهید. در شک از یک راه برای انجام دادن پیش رو دارید و مجبورید از آنها یکی را انتخاب کنید. شما شک دارید و نمی دانید چه گزینه ای را باید انتخاب کنید.
شک در تصمیم گیری:
شما هنگامی احساس شک و تردید می کنید که باید در مورد چیزی تصمیم گیری کنید، اما نمی دانید که بهترین راهی که باید به آن عمل کنید چیست. در اینجا چند مثال را برای شک و تردید داشتن آورده ایم: هنگامی که شما شک دارید که بین دو تا از کارمندهای تان را که باید اخراج کنید کدام را انتخاب کنید، زمانی که شما شک و تردید دارید که بین دو تصمیم لغو کردن بیرون رفتن خود به اتفاق خانواده از خانه و این که بیرون بروید ولی کارتان را در زمان مقررش انجام ندهید یکی را انتخاب کنید و یا زمانی که شک دارید آیا به کار بدی که کرده اید اعتراف کنید یا نه.
مثبت و منفی بودن احساس:
کلمه “شک” می تواند به فرآیند شناختی، همانند احساسات منفی که گاهی اوقات در کلمه شک وجود دارد، اشاره کند. اگر کسی در حال تلاش برای تصمیم گیری در مورد اینکه آیا کره بادام زمینی یا ژله روی نان تست مالیده شده را انتخاب کند است، او به طور شناختی شک و تردید دارد، اما احتمالا احساسات منفی ای را تجربه نمی کند. احساسات منفی هنگامی رخ می دهند که عواقب منفی ممکن است وجود داشته باشد: شما باید میان دو یا چند گزینه انتخاب کنید و هر یک از آنها می تواند منجر به نتیجه بد شود.
میزان قدرت شک:
عوامل متعددی وجود دارند که بر میزان قدرت شک و تردید تاثیر می گذارند. اولین عامل گرانش پیامدهای انتخاب است. یک تصمیم گیری که ممکن است زندگی شما را خراب کند، بسیار سنگین تر از تصمیم گیری است که ممکن است روز شما را خراب کند. پس میزان قدرت شک و تردید بسیار زیاد است. فاکتور دوم قدرت این احساس نزدیک بودن گزینه ها از لحاظ جذبه آنها است: اگر دو گزینه به نظر برسند که به اندازه هم بد یا خطرناک هستند، این احساس روی می دهد و انتخاب از میان آنها بسیار سخت تر شده و ممکن است روند تصمیم گیری و تجربه شک خیلی طول بکشد.
بی اعتمادی (عدم اطمینان):
همیشه شک حداقل شامل بی اعتمادی در مورد این است که کدام تصمیمات بهترین نتیجه (یا کمترین ضرر) را به دست می آورند. علاوه بر این، گزینه های انتخابی ممکن است شامل بی اعتمادی باشند، گرچه لزوما چنین نیست. به عنوان مثال، یک فرد می تواند بین یک نتیجه که قطعا بد است و نتیجه ای که بد بودنش کمتر قطعیت دارد، اما خروجی اش بدتر است، مانند زمانی که کسی باید بین ضرر قطعی ۱۰۰ دلار و احتمال ۲۰ درصد ضرر ۵۰۰ دلار یکی را انتخاب کند. تردید حتی می تواند بین دو “زیان شناخته شده” باشد. به عنوان مثال، شک کردن فردی که می داند هم دندان درد و هم عصب کشی دندان چه احساسی را در او ایجاد می کنند، این را هم می داند زمانی که باید تصمیم بگیرد آیا به دندانپزشک مراجعه کند یا نه، چه گزینه هایی پیش رویش هستند.
روانشناسی شک:
شک و تردید اغلب در روانشناسی مصرف کننده مورد بررسی قرار می گیرند و در آن از مشتری خواسته می شود که از بین محصولات مختلف یکی را انتخاب کند تا ببینند که چگونه روند تصمیم گیری اش کار می کند. چنین تست هایی نشان می دهند که یک مقدار بهینه مطلوب برای انتخاب کردن وجود دارد. اگر مردم گزینه های انتخابی خیلی کمی داشته باشند، اغلب احساس می کنند گزینه مناسبی برای آنها وجود ندارد. با این وجود، در مواردی که تلاش های زیادی برای مقایسه همه گزینه ها انجام می شود ممکن است انتخاب های بسیار زیادی نیز وجود داشته باشد ولی مردم روی هم رفته به سادگی با شک و تردید از تصمیم گیری اجتناب می کنند.
مقایسه با احساسات دیگر
شک و عصبانیت
شک و عصبانیت هر دو ناشی از ترس در زمینه عمل هستند: شما باید کاری را انجام دهید، اما به نظر می آید که یک جای کار می لنگد. به عنوان مثال، یک مدیر شرکت در زمانی که مجبور است تصمیم بسیار مهمی را در مورد آینده شرکت در زمان بسیار کوتاهی بگیرد، ممکن است هم عصبانی و هم در تردید باشد. با این وجود، همه موارد اقدام، شامل تصمیم گیری نیستند: زمانی که برای یک آزمون دشوار مطالعه می کنید، ممکن است احساس عصبی بودن کنید، اما در تردید قرار ندارید. از سوی دیگر، عصبانیت شامل عدم اطمینان در مورد نتیجه و عدم کنترل وضعیت است، که برای احساس تردید داشتن ضروری به نظر نمی رسد. برای مثال، ممکن است کسی بین انجام دو پروژه تردید داشته باشد و دقیقا بداند که جوانب مثبت و منفی هر دو چیستند.
شک و گیجی
تردید و گیجی اغلب با هم ذکر شده و اغلب با هم اتفاق می افتند. به عنوان مثال، تصور کنید که شما در اولین روز حضورتان در کار جدید خود هستید، و هنوز کسی شما را راهنمایی نکرده است که چه کاری باید انجام دهید. شما در مورد این که اینجا چه خبر است ممکن است احساس گیجی کنید و در مورد آنچه که باید انجام دهید تردید کنید. اما اکنون تفاوت بین دو احساس را اینگونه نشان می دهیم: گیجی در مورد اطلاعات است، تردید در مورد تصمیم گیری است. هنگامی که عدم توانایی شما در تصمیم گیری ناشی از عدم وجود یا عدم هماهنگی اطلاعات است، احتمالا هم احساس تردید و هم گیجی خواهید داشت. با این حال، زمانی که گزینه های ممکن کاملا روشن هستند، ممکن است بدون احساس گیجی، احساس شک داشته باشید.
به عنوان مثال، زمانی که مجبورید از بین شارژ مجدد پارک متر و ریسک گرفتن بلیط یکی را انتخاب کنید، در تردید قرار دارید اما به خاطر چیزی گیج نیستید. به طور مشابه، هنگامی که اطلاعات را درک نمی کنید، ممکن است بدون این که تردید داشته باشید، احساس گیجی کنید، اما هیچ انتخابی وجود ندارد. مثل هنگامی که شما در حال تلاش برای پیدا کردن یک توضیح برای یک مسئله پیچیده ریاضی هستید.
