احساس خشم هنگامی رخ می دهد که شخصی عملی را که بر خلاف ارزش های اخلاقی شماست، انجام دهد. شما نمیتوانید باور کنید که یک فرد قادر باشد چنین کاری انجام دهد. شما با احساس خشم خواستار سخن گفتن در مورد کاری که این شخص انجام داده هستید.
![خشم](http://afsanehmohamadsalehi.ir/wp-content/uploads/2019/08/1-2.jpg)
شما هنگامی احساس خشم میکنید که کسی از محدوده ای که شما فکر میکنید از نظر اخلاقی درست یا قابل قبول است، عبور کند. به عنوان مثال اگر مشاهده کنید که در یک منطقه مسکونی راننده خودرویی با سرعت بالا در حال حرکت است، هنگامی که خلاصه مقاله ای راجع به خیانت زن و شوهر مشهوری می خوانید یا زمانی که متوجه می شوید که مدیران یک شرکت به خاطر افزایش پاداش و درآمد خود، بسیاری از کارکنان را اخراج کرده اند، ممکن است احساس خشم کنید. در هر یک از این موارد خشم، شما شاهد این هستید که افراد کاری را انجام می دهند که برای دیگران مضر بوده، موجب بی احترامی به آنها شده یا رفتار شان نسبت به مردم غیرمنصفانه است.
![خشم](http://afsanehmohamadsalehi.ir/wp-content/uploads/2019/08/2.jpg)
بر خلاف دیگر احساسات مربوط به آشفتگی، خشم همچنین می تواند توسط حوادثی ایجاد شود که هیچ ارتباطی با شما یا هر کسی که شما او را می شناسید، ندارد. به عنوان مثال، هنگامی که شما در یک مقاله می خوانید که هزاران نفر از مردم در یک کشور غریبه به خاطر استفاده نادرست از مواد شیمیایی که توسط یک شرکت سهل انگار آسیب دیده اند، ممکن است خشم گین شوید؛ حتی اگر شما کسی از آسیب دیده گان را نشناسید.
پنج موضوع که به این احساس منتهی می شوند:
![خشم](http://afsanehmohamadsalehi.ir/wp-content/uploads/2019/08/3-2.jpg)
محققان پنج موضوع که در قضاوت اخلاقی مطرح شده و به خشم منتهی می شوند را شناسایی کرده اند: آسیب فیزیکی (به عنوان مثال، شما می بینید کسی که در حال کتک زدن کودکی است)، عدالت (به عنوان مثال، شما می بینید که در یک فروشگاه به کسی گران فروشی می کنند)، وفاداری به گروه (مثلا می شنوید که یکی از همکارانتان با افراد خارج از شرکت در مورد شرکت شما بدگویی می کند) احترام به مقام یک شخص (برای مثال، شما متوجه می شوید که دانش آموزان به طور مرتب حرمت معلم شان را از بین می برند و او را مسخره می کنند) و پاکدامنی (به عنوان مثال، شما متوجه می شوید که شخصی با تعداد زیادی از مردم در رابطه است).
![خشم](http://afsanehmohamadsalehi.ir/wp-content/uploads/2019/08/4.1.jpg)
این که چگونه مردم این ارزش ها را اولویت بندی می کنند (که نقض ناشی از خشم بسیار سریع و شدید است) بستگی به جهان بینی شخصی و تمایلات سیاسی شان دارد.
![خشم](http://afsanehmohamadsalehi.ir/wp-content/uploads/2019/08/5.jpg)
از آنجا که فردی که اینها را تجربه می کند غالبا به طور مستقیم در آن امور دخالتی ندارد، خشم اغلب مواقع مردم را وادار می کند که در مورد این سوء رفتارها با دیگران صحبت کنند. با آگاهی بیشتر دادن به مردم، جای امیدواری (حداقل به طور ضمنی) هست که اخبار به افرادی می رسد که می توانند در مورد آن (مثلا سیاستمداران) کاری انجام دهند یا اینکه بتوانند به اندازه کافی افراد را برای تشکیل یک گروه انتقادی بسیج کنند (به عنوان مثال، تشکیل یک گروه فعال)
مقایسه با احساسات دیگر
خشم و برآشفتگی
هر دوی این احساسات شامل ابعاد اخلاقی هستند: کسی کار بدی را انجام داده است. تفاوت این است که در برآشفتگی، اقدام شخصی است (شما کار بدی با من کرده اید)، در حالی که خشم در مورد احساس بیشتر عمومی، به عنوان مثال جامعه بوده و اغلب درمورد نقض یک قانون اجتماعی یا استاندارد آسیب رساندن است (مثلا شما نباید سرقت کنید). به عنوان مثال، اگر شما یک داستان در مورد مدیر یک شرکت که از شرکت خود سرقت میلیونی کرده است را بخوانید، ممکن است خشم را تجربه کنید ولی برآشفتگی نداشته باشید، زیرا هیچ ارتباطی با شما نداشته است. از سوی دیگر، اگر کسی با بی توجهی خودروی خود را به سمت خودروی شما می کشد، ممکن است که برآشفته شوید، اما احتمالا خشمگین نشوید، زیرا هیچ قانون اجتماعی نقض نشده است.
خشم و رنجش
هر دوی این احساسات از گونه احساسات برآشفتگی هستند که در پاسخ به بی عدالتی تجربه می شوند. به عنوان مثال، اگر کسی از شما کلاه برداری مالی کند، احتمالا هر دو احساس را تجربه خواهید کرد. تفاوت بین این دو احساس این است که خشم پاسخ به بی عدالتی اجتماعی است، در حالی که رنجش به بی عدالتی شخصی پاسخ می دهد.
![خشم](http://afsanehmohamadsalehi.ir/wp-content/uploads/2019/08/10.jpg)
به عنوان مثال، زمانی که اخباری را میخوانید مبنی بر این که که یک مدیر اجرایی چند شرکت چندین برابر بیشتر از کارمندی که کمترین حقوق و دستمزد را دارد پول می گیرد، ممکن است احساس خشم کنید، اما زمانی که متوجه شدید که همکار شما همان کاری را انجام می دهد که شما انجام می دهید ولی ۲۵ درصد بیشتر از شما حقوق می گیرد، احساس رنجش می کنید. در مورد رنجش تفاوت پرداخت ها بسیار کوچکتر است، اما شما را با یک مقایسه مستقیم با خودتان درگیر می کند.
نتیجه آن این است که افرادی که احساس خشم می کنند، بیشتر تمایل دارند که درباره بی عدالتی صحبت کنند، زیرا به همه مربوط می شود، در حالی که افرادی که احساس رنجش می کنند، تمایل دارند احساسات شان را برای خودشان حفظ کنند؛ زیرا بی عدالتی کاملا شخصی است و احتمالا نگرانی های شما نیز بیشتر به خودتان مربوط هستند.
خشم و بی احترامی
هر دوی این احساسات در بیشتر مواقع به نظر می رسد که دست به دست هم می دهند: مثلا اگر شما درباره سرقت پول عمومی توسط یک سیاستمدار می شنوید، احتمالا هر دو احساس را تجربه خواهید کرد. مهمترین تفاوت این است که خشم ناشی از اقدامات خاص (به عنوان مثال، آسیب فیزیکی زدن، سرقت) است، در حالی که بی احترامی با دانستن در مورد یک مشخصه (مثلا طمع ورزی، بی رحمی) ایجاد می شود.
![خشم](http://afsanehmohamadsalehi.ir/wp-content/uploads/2019/08/13.jpg)
به همین ترتیب، شما ممکن است فقط به خاطر این که فردی چه کسی است یا به گروه خاصی تعلق دارد، نسبت به او احساس بی احترامی کنید، بدون اینکه بدانند که کار خاصی انجام داده اند. علاوه بر این، زمانی که شما خشمگین می شوید در مورد کاری که کسی انجام داده است، خود به خود نسبت به او احساس بی احترامی نمی کنید. اگر به این باور برسید که این عمل به طور تصادفی برای یک بار انجام شده است و بازتاب کلی از شخصیت او نیست، شما ممکن است بی احترامی را از معادله خارج کنید.