احساس ناامنی چه هنگامی رخ می دهد؟
احساس ناامنی هنگامی روی می دهد که شما به توانایی تان برای انجام کاری یا اندازه گیری استاندارد خاصی اطمینان ندارید. این عدم قطعیت تأثیر منفی بر عزت نفس شما دارد که ناامنی است.
![ناامنی](http://afsanehmohamadsalehi.ir/wp-content/uploads/2019/05/thinkstockphotos-837483562.jpg)
شما وقتی احساس ناامنی می کنید که از این که در کاری به اندازه کافی خوب باشید مطمئن نیستید. به عنوان مثال، اگر شما مطمئن نیستید که آیا به اندازه کافی باهوش هستید تا به یک مدرسه بین المللی بپیوندید احساس ناامنی به شما دست می دهد. یا هنگامی که شک دارید که آیا به اندازه کافی جذاب هستید تا دیگران به شما علاقمند شوند، یا اینکه به اندازه کافی شوخ و خنده رو هستید تا دیگران مشتاق شوند که وقتشان را با شما بگذرانند، احساس ناامنی می کنید.
![ناامنی](http://afsanehmohamadsalehi.ir/wp-content/uploads/2019/05/1503558796.banner.HAPSelfdoubt-776x620.jpg)
اگر مردم تمایل قوی و مکرر را برای تجربه ناامنی داشته باشند، این می تواند یک ویژگی باشد؛ در چنین موردی گفته می شود که شخص، یک “فرد ناامن” است. با این حال، ناامنی به عنوان یک احساس، چیزی است که هر کس ممکن است گاه و بی گاه آن را تجربه کند. اگرچه ناامنی در مورد احتمال این که در آینده چیز بدی اتفاق می افتد (مثل احساس همه نمونه ترس)، رویدادهای گذشته می تواند موجب شود که احتمال رخ دادن ناامنی بیشتر شود.
مثال:
![ناامنی](http://afsanehmohamadsalehi.ir/wp-content/uploads/2019/05/Am-I-good-enough-From-high-school-teacher-to-counselor-to-assistant-professor-Resized.jpg)
به عنوان مثال، اگر کسی قبلا در مورد پوشش لباس شما برچسبی زده بود، یا حتی اگر کسی فقط به لباس های شما به شیوه ای عجیب و غریب نگاه کرده بود، ممکن است در مورد نوع پوشش تان احساس ناامنی کنید. حتی هنگامی که هیچ کس چیزی نمی گوید یا کاری انجام نمی دهد که عقاید منفی خود را نشان دهد، شخص ممکن است خودش متوجه شود که در یک کیفیت خاص در مقایسه با سایر اعضاء گروه سطح پایین تری دارد. دوم این که تمایل شما برای بیان تجربه ناامنی بستگی به دیدی که از خودتان دارید یا ارزشی که برای خودتان قائل هستید دارد که آن نیز به شخصیت شما وابسته است.
قضاوت شدن توسط دیگران
![ناامنی](http://afsanehmohamadsalehi.ir/wp-content/uploads/2019/05/Italian-Men-Fashion-Sense-Sunglasses-and-cup-of-Coffee-1.jpg)
توانایی هایی که شما احساس می کنید آنها را ندارید، نوعی از توانایی هستند که توسط دیگران مورد قضاوت و تایید قرار می گیرند. توانایی هایی که دیگران به آنها اهمیت می دهند به طور عمده به دایره و حیطه اجتماعی شما بستگی دارد. به عنوان مثال، در یک محیط حرفه ای، ممکن است ظاهر شما خیلی کمتر برای دیگران مورد اهمیت باشد و چیزی که برای آنها بیشترین اهمیت را داشته باشد صلاحیت های کسب و کار شما باشد (مگر اینکه در صنعت مدلینگ کار کنید). به خاطر این که ناامنی در مورد این است که به اندازه کافی در چشم دیگران به اندازه کافی یا در مواردی خوب هستید، در نهایت احساسات شما شامل ترس از عدم پذیرش و احترام یا محبوب بودن هستند.
گاهی اوقات ناامنی در یک ناحیه ماندگار می شود، به این معنی که اگر کسی با تمسخر در مورد ظاهر شما شوخی نادرستی کرد، ممکن است در احساسات شما در مورد هوش تان تاثیری نداشته باشد. ولی با این حال، غالبا ناامنی یک اثر منفی عمومی بر عزت نفس شما دارد که باعث می شود شما در مجموع احساس بی ارزشی داشته باشید.
مقایسه با احساسات دیگر
ناامنی و اضطراب
اضطراب و ناامنی هر دو احساس ترس از تهدیدهای انتزاعی هستند. برای هر دو احساس، دشوار است که یک علت مستقیم را مشخص کنید. تفاوت بین دو احساس در نوع تهدیدی است که آنها به آن پاسخ می دهند. در مورد اضطراب، تهدید وجود دارد: تهدید سلامت جسمی و ذهنی یک فرد. برای ناامنی، تهدید اجتماعی است: در نظر دیگران اندازه گیری نمی شود و در نهایت پذیرفته می شود.
ناامنی و عصبانیت
هنگامی که شما مجبور به یک سخنرانی مهم باشید، ممکن است هم احساس عصبانیت و هم ناامن بودن کنید. به نظر می رسد که هر دو احساس به موفقیت و شکست شخصی مربوط می شود. تفاوت این است که شما برای آنچه که انجام می دهید و برای رسیدن به آن عصبی هستید، و برای چیزی که در چشم دیگران به نظر می آیید، ناامن هستید. به خاطر این که بسیاری از دستاوردهای زندگی به نحوی مرتبط با شناخت (یا طرد کردن) دیگران است، این دو احساس اغلب می توانند همزمان اتفاق بیفتند. با این حال، هنگامی فرد بدون احساس ناامن بودن، احساس عصبانیت می کند که مجبور به انجام یک کار دشوار است که تاثیری بر چگونگی دیدگاه دیگران به او ندارد.
به عنوان مثال، یک پزشک میتواند به خاطر یک عمل جراحی پیچیده عصبی باشد، اما احتمالا ناامن نیست. برعکس، کسی می تواند در وضعیتی در مورد خودش احساس ناامن بودن کند که نیازی به انجام کاری یا دستیابی به چیزی توسط او نیست.