احساس ملالت چه هنگامی رخ می دهد؟
احساس ملالت هنگامی روی می دهد که هیچ چیز جالب و جذابی برای شما وجود ندارد.
![ملالت](http://afsanehmohamadsalehi.ir/wp-content/uploads/2019/06/1.jpg)
هنگامی که فعالیت فعلی تان شما را درگیر نکند یا مورد علاقه شما نباشد، ملالت بوجود می آید. ممکن است چیزهای دیگری باشند که شما مایل به انجام یا تجربه کردن آنها باشید، اما دلایلی وجود دارند که شما در حال حاضر آنها را انجام نمی دهید. چند عامل خارجی وجود دارد که می توانند به پیش آمدن ملالت کمک کنند.
عوامل:
![ملالت](http://afsanehmohamadsalehi.ir/wp-content/uploads/2019/06/boredom.jpg)
اولین فاکتور ملالت برانگیز، نبودن تنوع است: کسی که بارها و بارها کاری را انجام می دهد چه بر حسب ضرورت (به عنوان مثال برای کار خودش) و یا با انتخاب خود (به عنوان مثال، تماشای تلویزیون در تمام طول روز)، در برخی موارد از این فعالیت خسته شده و ملالت به وجود می آید.
![ملالت](http://afsanehmohamadsalehi.ir/wp-content/uploads/2019/06/3.jpg)
دومین فاکتور ملالت برانگیز، نبودن تازگی است: چیزهایی که جدید هستند، علاقه شما به خود جلب می کنند موجب کم شدن احساس ملول بودن می شوند و بر عکس اگر همه چیزهایی را که انجام می دهید و تجربه می کنید چیزی است که قبلا انجام داده اید یا دیده اید، به احتمال زیاد ملالت به وجود می آورند.
![ملالت](http://afsanehmohamadsalehi.ir/wp-content/uploads/2019/06/4.jpg)
عامل سوم ملالت برانگیز، نبودن چالش است. نظریه جریان بیان می دارد که در افرادی که فعالیت هایی را که به طور قابل توجهی کمتر از سطح مهارت آنها هستند انجام می دهند، ملالت به وجود می آید. بنابراین افراد در هنگام چالش داشتن و درگیر بودن، مجبور می شوند که بر محدودیت های مهارت خود در هنگام کار کردن یا دنبال کردن سرگرمی های خود بودن، غلبه کنند و ملول بودن را از بین ببرند.
![ملالت](http://afsanehmohamadsalehi.ir/wp-content/uploads/2019/06/5-1.jpg)
عامل چهارم ملالت برانگیز، فقدان انگیختگی یا هیجان است. فعالیت های خاصی که با ریسک همراه هستند؛ مانند کوهنوردی، مهاجرت به یک شهر جدید و یا تلاش برای گرفتن یک دستور جدید آشپزی می تواند ملالت را کاهش دهد.
عوامل داخلی:
![ملالت](http://afsanehmohamadsalehi.ir/wp-content/uploads/2019/06/6.jpg)
مهم است که توجه داشته باشیم که عوامل داخلی نیز نقش تعیین کننده و قاطعی در احساس ملالت بازی می کنند: شخص می تواند در وضعیتی باشد که هیچ چیز تازه ای ندارد، چالش یا هیجان ندارد ولی به سادگی آرام و خوشحال است. از سوی دیگر، شخص می تواند در یک مکان پر از چیزهای مختلف باشد و آنها را تجربه کند و هنوز احساس ملول بودن کند. با توجه به این موضوع، می توانیم سه نوع ملالت را تشخیص دهیم.
ملالت وضعیتی:
![ملالت](http://afsanehmohamadsalehi.ir/wp-content/uploads/2019/06/55.jpeg)
اولین نوع ملالت که ما می توانیم آن را «ملالت وضعیتی» بنامیم، زمانی اتفاق می افتد که شما در وضعیتی قرار دارید که در آن کار زیادی برای انجام دادن یا چیزی زیادی برای تجربه کردن وجود ندارد. شما به چیزی نیاز دارید که دسترسی داشتن به آن، ذهن شما را به خود جلب می کند و از احساس ملول بودن دور می کند. به عنوان مثال، ملول بودن در وضعیتی که هنگامی که شما در یک اتاق انتظار حضور دارید، بدون این که هیچ کاری انجام دهید بوجود می آید.
ملالت اجباری:
![ملالت](http://afsanehmohamadsalehi.ir/wp-content/uploads/2019/06/8.jpg)
نوع دوم این احساس را می توانیم “ملالت اجباری” بنامیم. در این نوع احساس، شما درگیر فعالیتی هستید که نیاز به تلاش روانی دارد، با این حال، آن فعالیت درگیر کننده یا جذاب نیست و مجبور بودن به انجام آن، مانع از انجام کارهای دیگری می شود که برای شما لذت بخش هستند. در اینجا شما آزادی لازم را برای شرکت در فعالیت های جالب تر ندارید، مانند زمانی که مجبور به انجام کارهای خانگی هستید.
ملالت انگیزشی:
![ملالت](http://afsanehmohamadsalehi.ir/wp-content/uploads/2019/06/9.jpg)
سومین نوع از این احساس زمانی است که شما علیرغم داشتن آزادی و دسترسی به چیزهای جالب، احساس خسته شدن می کنید، اما شما احساس نمیکنید که کار دلخواهتان را انجام می دهید. ما می توانیم این را “ملالت انگیزشی” نام گذاری کنیم. در این مورد، شما انگیزه ای برای تعامل با چیزی جالب را ندارید. هنگامی که این نوع احساس رخ می دهد، اغلب ممکن است به افسردگی مرتبط باشد.
مقایسه با احساسات دیگر
ملالت و اکراه
هر دوی این احساسات ناشی از عدم تعامل با فعالیت کردن است. با این حال، ملالت به فعالیت فعلی مربوط می شود، در حالی که اکراه عمدتا به فعالیتی در آینده یا تصور انجام فعالیتی می شود. به عنوان مثال، ممکن است شخص وقتی که به یاد بیاورد که هنوز هم باید لباس هایش را به لباس شویی ببرد احساس کراهت کند، و در نتیجه در هنگام انجام آن، احساس ملول شدن می کند. در نتیجه، شخص می تواند در یک فعالیت بسیار لذت بخش مشغول باشد و احساس اکراه شدیدی تا پایان یافتن داشته باشد. این شخص احساس کراهت دارد، اما ملول نیست.
ملالت و نارضایتی
ملول شدن گاهی اوقات یا غالبا به سراغ مردم می آید و آن را به عنوان بخش اجتناب ناپذیری از زندگی می پذیرند. در شغل و زندگی شخصی اکثر مردم بخش هایی وجود دارند که کمتر به آن بخش ها علاقه مند هستند. با این حال، زمانی که مردم احساس می کنند که در فعالیت های خاصی به طور غیر ضروری بی انگیزه می شوند، می تواند منجر به نارضایتی شدید شود. به خصوص احساس گیر افتادن در موقعیتی که باعث ملول شدن شما می شود، می تواند منبع نارضایتی باشد. در مورد “ملالت اجباری”، این نارضایتی اغلب به مردم یا سیستمی هدایت می شود که باعث می شود شما را در موقعیت ملال آور قرار بدهد. در مورد «ملالت انگیزشی» که پایدار تر است در آن دیگر هیچ چیز جالب به نظر نمی رسد، می تواند انعکاس های منفی در رضایت کلی شما از زندگی داشته باشد.